Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24-رواج ازدواج دوم که در محیط خارج از خانه شکل می‌گیرد، باعث مشکلات زیادی در خانواده‌ها و جامعه می‌شود. زیرا در این ازدواج‌ها آرامش فکری وجود ندارد و احساسات تصمیم‌گیرنده هستند. از طرفی شکل‌گیری خانواده بدون شناخت مشکلاتی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود در مدت کوتاهی مسائل، به چشم زوج بزرگ آید که قبل از ازدواج متوجه آن مسائل نبوده اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 در این زمینه با زنی که همسر دوم شده است به گفت‌وگو نشستیم.

اسمت چیه؟ نسرین.

چند سالته؟ 25 سالمه.

برای چه به این جا آمدی؟ برای گرفتن طلاق و مهریه‌ام.

چرا؟ به هزار دلیل. اول این که شوهرم زن دارد، دوم این که شوهرم از من 15 سال بزرگ تر است، سوم این که دست بزن دارد، چهارم این که بد دهن است، پنجم این که خرجی نمی‌دهد، ششم این که مرا در خانه زندانی می‌کند و...

یعنی چه شما را در خانه زندانی می‌کند؟ من حق ندارم از خانه خارج شوم و حتی خودش هم مرا جایی نمی‌برد. من همیشه تنها هستم.

نمی‌دانستی همسر دارد؟ چرا می‌دانستم اما او می‌گفت که با همسرش مشکل دارد و او را دوست ندارد. حتی از لحاظ زناشویی او را تامین نمی‌کند. بعد هم گفت: اگر تو هم با این ازدواج موافقت نکنی، من حتما ازدواج می‌کنم اما من تو را دوست دارم . با این حرف‌ها عقلم را از دست دادم و شیفته شهرام شدم.

کجا با هم آشنا شدید؟ من برای کار به کارخانه او رفتم و در آن جا منشی شدم. از آن جا رابطه‌مان کم‌کم بیشتر شد.

چگونه؟ مرا تا خانه می‌رساند، کار به من زیاد می‌داد تا همه بروند و بعد با حرف‌ها و کارهایش دل مرا به دست آورد و سرانجام قرارهای بیرون کارخانه شروع شد.

بچه هم از زن اولش دارد؟ بله، سه تا بچه دارد؛ یک دختر 16 ساله و یک پسر هفت ساله و یک دختر سه ساله.

شما چی؟ نه، من بچه ندارم.

چه شد که با او ازدواج کردید؟ بعد از چند ماه او خود را انسانی مومن و پاک نشان داد و گفت: ما داریم گناه می‌کنیم و باید محرم شویم. من احساس کردم او راست می‌گوید برای همین یک صیغه دوماهه خودش خواند و بعد از دوماه که من نگران بودم، نکند خانواده‌ام متوجه شوند، برای صیغه‌نامه قانونی اقدام کردیم. به همین علت مرا به پزشکی قانونی برد و در آن جا یک نامه گرفت.

چرا این کار را کرد؟ چون اجازه پدر نخواهد.

بعد از آن چه شد؟ حدود یک سال و نیم صیغه بودم اما دیگر خسته شده بودم. با آن که یک خانه برایم گرفته بود شب‌ها باید خانه پدرم می‌رفتم چون آن ها از این موضوع مطلع نبودند. برای همین به او گفتم من دیگر نمی‌توانم یا این موضوع باید تمام شود یا مرا عقد کنی.

او عقدت کرد؟ بله اما با هزار جنگ و دعوا مرا عقد کرد که ای کاش نمی‌کرد.

چرا از همسر اولش جدا نشد مگر با او مشکل نداشت؟ به شهرام گفتم از همسرت جدا شو اما او گفت گناه دارد. از او بچه دارم.

بعد چه شد؟ تازه چهره واقعی شهرام را شناختم. هنوز دو ماه از عقدمان نگذشته بود که فهمیدم زن اول او هفت ماهه حامله است. او دست بزن داشت و مرا اذیت می‌کرد و روانی‌ام کرده بود و هزار بدی دیگر که قبل از آن نفهمیده بودم.

چرا همان موقع جدا نشدید؟ شهرام می‌گفت اوضاع درست می‌شود اما کار به جایی رسید که مرا در خانه زندانی می‌کرد.

آیا به زن اولش خرجی می‌دهد؟ بله به آن ها خرجی می‌دهد اما به من نه.

چرا تو را زندانی می‌کند؟ چون می‌ترسد مرا از دست بدهد. می‌گوید من جوان تر و خوشگل تر هستم.

از تو چه می‌خواهد؟ می‌خواهد من هم بچه‌دار شوم تا دیگر نتوانم کاری کنم و تا آخر عمر با کارهای بدش کنار بیایم.

حالا می‌خواهید چه کار کنید؟ طلاقم نمی‌دهد، آمده‌ام که مهریه‌ام را بگذارم اجرا تا مجبور شود طلاقم دهد.

شاید ندارد که به شما خرجی بدهد؟ او کارخانه‌دار است، حتی عیدها و برای تولدم هیچ چیز نمی‌گیرد، دیگر نمی‌توانم تحملش کنم.

دیگر او را دوست ندارید؟ نه، آن موقع من کور بودم اما حالا می‌دانم که اشتباه کردم.

به نظر شما همسر دوم شدن درست است؟ به نظر من هر زنی همسر دوم شود، اشتباه کرده است. با این کار زندگی خود را تباه می‌کند. باید زنان چشمانشان را باز کنند و خوب ببینند و از روی احساس تصمیم نگیرند. همچنین بدانند که اگر مردی با زنش مشکل داشته باشد از او جدا می‌شود نه این که به خاطر بهانه‌های واهی دل من یا هر دختر دیگر را به دست آورد. آن ها این طور صحبت می‌کنند اما جز هوس دنبال چیز دیگری نیستند.

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۷۴۶۱۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تاثیر مخرب دروغگویی بر سلامت مغز

آفتاب‌‌نیوز :

یکی از مهم‌ترین تحقیقات انجام شده درباره تاثیر دروغگویی بر سلامت جسمانی افراد تحت سرپرستی «لین برینکه» (Leanne Brinke) استاد دانشگاه هاروارد با عنوان «فیزیولوژی بی‌صداقتی، آیا بر سلامتی تأثیر می‌گذارد؟» انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد اعمال غیر صادقانه با موارد متمایز فیزیولوژیکی همراه است. در واقع، در حین و بعد از یک عمل غیرصادقانه، اثرات فیزیولوژیکی در مغز و بدن به عینه دیده می‌شود. نتایج تحقیقات مختلف نشانگر آن است که اعمال ناصادقانه می‌توانند زیر پوست ما نفوذ کنند و بنابراین تجسم می‌یابند.

وقتی یک تجربه انسانی تجسم پیدا می‌کند، به طور معمول اثرات عمیق‌تری بر سلامت کوتاه‌مدت و بلندمدت بدن انسان می‌گذارد. در اینجا، ما بین ادبیات موجود در مورد فیزیولوژی (عدم) صداقت و استدلالی که طبق آن بیان می‌شود عدم صداقت برای سلامتی ما مضر است پیوند بر قرار می‌کنیم.

تجربه فیزیولوژیکی درگیر شدن در (عدم) صداقت

برخی از مردم زندگی بافضیلتی دارند. آن‌ها صادق و راستگو هستند و وقت گران‌بهای خود را صرف امور خیریه، حقیقت‌گویی، وفاداری به دوستان و همسر و... می‌کنند. اما افراد متفاوت دیگری هم در جوامع هستند که حتی وقتی نیازی ندارند یا مستمند مستحق نیستند، صدقه می‌گیرند، دروغ می‌گویند، تقلب می‌کنند یا دزدی را پیشه خود می‌سازند. علم مدرن به ما می‌گوید که نبود صداقت در افراد به دلایلی نظیر وضعیت و موقعیت و تصمیماتی که آن‌ها می‌گیرند بروز پیدا می‌کند. جنبه‌های ساختاری محیط‌های فیزیکی و فرهنگی ما که عدم صداقت را ترویج می‌کند، باید شناسایی شود، اما به گفته این استاد دانشگاه هاروارد در این مطالعه روی نشانگر‌های زیستی قابل اندازه‌گیری استخراج شده از مغز (به عنوان مثال تفاوت‌های عملکردی ام آرآی) و بدن (به عنوان مثال صربان و کارایی قلب) تمرکز شده است.

عدم صداقت در مغز

پیشرفت‌های اخیر در فناوری به محققان این امکان را داده است که فعالیت‌ها را در مغز وقتی درگیر یک عمل غیرصادقانه است، اندازه‌گیری کنند. برخی از تفاوت‌های عملکردی MRI در مغز بازیگران صادق با بازیگران غیرصادق وجود دارد. به عنوان مثال قبل از اینکه یک دورغ تازه گفته شود و زمانی که در ذهن تازه شروع به شکل‌گیری می‌کند، قشر سینگولیت قدامی (کورتکس) تمایل به فعال شدن را نشان می‌دهد. در حین گفتن دروغ یا در زمان انجام عمل غیرصادقانه، حوزه‌های مرتبط با کنترل اجرایی مغز درگیر هستند. قشر جلو و پشتی و جانبی و قشر جداری خلفی مغز پاسخ‌های صادقانه را مهار و منابع حافظه فعال را فراهم می‌کند. جالب توجه است که به نظر می‌رسد مناطق عصبی به کار گرفته شده با نوع دروغ متعادل می‌شوند. در حالی که تحقیقات ارتباط دروغگویی با مغز نیاز به دقت و توجه بیشتری دارد، ترکیبی از نتایج اعلام می‌کند که مناطق کنترل اجرایی مغز در زمان دروغ گفتن درگیر می‌شوند. به طور کلی کاهش منابع گران‌بهای شناختی (که در زمان دروغ گفتن و برای جبران فشار ناشی از آن به کار گرفته می‌شوند) باعث می‌شود که توانایی استفاده موثر از این منابع برای اهداف دیگر از جمله کم‌کردن استرس و افزایش سایر واکنش‌های پاراسمپاتیک سالم و حفظ‌کننده هموستاز کاهش پیدا کند.

تاثیرات مخرب دروغگویی در بدن

دروغگویی همچنین اثر خود را در بدن و درون ما به جا می‌گذارد از جمله تغییر در ضربان قلب، تعداد تنفس و رسانایی پوست. تغییرات در این نشانگر‌های فیزیولوژیکی هم می‌تواند به طور مستقیم بر سلامت تاثیر بگذارد. این در حالی است که حتی یک صداقت کوچک هم احساسات مثبت در افراد را افزایش می‌دهد و می‌تواند به کاهش اختلالات بیش از حد برانگیختگی مانند اضطراب کمک کند. چنین اعمال صادقانه‌ای همچنین می‌تواند به طور مستقیم مزایای سلامت مانند کاهش فشار خون و افزایش طول عمر را برای بدن ما به ارمغان بیاورد.

برخلاف اعمال صادقانه فضیلت‌آمیز، بی‌صداقتی و دروغگویی عموما با تاثیر منفی بر جسم و بدن همراه است. به طور کلی، دروغ گفتن با افزایش برانگیختگی همراه است که منجر به افزایش رسانایی پوست و کندتر شدن روند احیای پوست، افزایش فشار خون، بالا رفتن ضربان قلب، افزایش سرعت تنفس و گشاد شدن مردمک چشم می‌شود. افزایش مزمن ضربان قلب و فشار خون هم می‌تواند منجر به اختلال تیروئید، دیابت و سایر شاخص‌های سندرم متابولیک شود.

منافع راستگویی و مضرات دروغگویی برای بدن

راستگویی، نوع دوست بودن، منصفانه رفتار کردن و به طور کلی دیگرگرا بودن، فضیلت‌هایی هستند که مستقیما با مجموعه‌ای از نتایج مثبت سلامتی مانند سلامت جسمانی، استرس کمتر، کاهش پیری سلولی و افزایش آسودگی روانی و در مجموع سلامت بهتر و طول عمر بیشتر مرتبط هستند. اما در سوی دیگر، دروغ گفتن، خودخواه بودن، تقلب و خیانت کردن با مجموعه‌ای از پیامد‌های سلامتی منفی مانند افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، انقباض عروق، افزایش کورتیزول و کاهش قابل توجه حجم و عملکرد مناطق مرتبط با تنظیم عاطفی و فیزیولوژیکی در مغز می‌شود.

منبع: همشهری آنلاین

دیگر خبرها

  • دستگیری مردی که دایی و خاله‌اش را کشت
  • کنایه به اظهارات سخنگوی شورای نگهبان درباره ردصلاحیت حسن روحانی
  • بنگاه دروغ پراکنی انگلیس
  • (ویدئو) خبرهای امیدبخشی که ندا قاسمی بازیگر «نون خ» آرزو دارد بگوید
  • پیدا شدن جسد مردی با دست‌و‌پا و دهان بسته در رودخانه اردل
  • تاثیر مخرب دروغگویی بر سلامت مغز
  • حرفهای مهم عنایتی درباره اتفاقات پرسپولیس- سپاهان
  • کشته شدن مردی که با خودرو به موانع امنیتی کاخ سفید برخورد کرد
  • اهدای عضو جوان بجنوردی، ناجی جان ۵ بیمار شد
  • قصه زهره و نوش‌آفرین خانم و نخستین مدرسه دخترانه طرشت | مکتب‌خانه‌های طرشت را زنان مدیریت می‌کردند